August 13, 2004

مرد ها رو به خاطر دو موضوع ميشه شناخت؛
1- زن
2- پول

سر رسي نانت شرط ميبندم كه 90% شون نامرد از آب در ميان.

August 8, 2004

شانس

كبوتر بچه بودم مادرم مرد
مرا بر دايه دادند دايه هم مرد

August 2, 2004

فيلم سينمايي من (دن كيشوت) سه شنبه شب
از شبكه دوم سيما!

قسمت دوم فيلم من (دن كيشوت) چهارشنبه شب
بعد از اخبار سراسري

July 25, 2004

1- بنفش چه رنگي؟

- آبي رو ديد؟ قرمزش!

 

2- جام ملتهاي آسيا چه جور جاميه؟
- جام ملتهاي اروپا رو ديدي؟
اين اسلوموشن شه!

July 21, 2004

 
چهار جوابي
 
كدام گزينه كامل كننده شعر زير است؟
 
سي دخت هاجرو خودمو تو گل مي پلكونم
محض رضاي دخترو خودمو تو گل مي پلكونم
 
 
الف) تي لَتو تي لَتي تو
ب) تي لَتو تي لَتي لو
ج) تي لَتو لي تلَي تو
د) هيچ كدام!

July 18, 2004

 
زندگي زيبا
آسمان آبي
شكوه طبيعت
....
...يخچال فريزر امرسان.
 
(عجب گل مگولي شده اينجا)
 

July 15, 2004

به اطلاع اهالي محترم مي رساند كه
يك عدد وجدان از ديروز منزل را ترك گفته
و تا كنون مراجعه نكرده است ...
از يابنده تقاضا مي شود
ان را به نزديك ترين بازيافتي تحويل دهد.

به اطلاع اهالي محترم مي رساند كه
يك عدد وجدان از ديروز منزل را ترك گفته
و تا كنون مراجعه نكرده است ...
از يابنده تقاضا مي شود
ان را به نزديك ترين بازيافتي تحويل دهد.

July 10, 2004

گفته بودم وقتي زن بگيرم مي رم تو يه دشت هويج زندگي مي كنم
حالا قرار شده كشيش هم بياد خرگوش پرورش بديم ...

July 9, 2004

من يك دُن كيشوت خفن زيد بازم
من يك دُن كيشوت خفن زيد بازم
من يك دُن كيشوت خفن زيد بازم
من يك دُن كيشوت خفن زيد بازم
...
...
... كشيش گفته تلقين خيلي موثره.
...
...
من يك دُن كيشوت خفن زيد بازم
..
خيلي خفن
خيلي

July 8, 2004

گفته بودم مادر نزاييده ...
ولي گوئيا ...

May 28, 2004

مـــــــادر نـزايـيـده ...

May 26, 2004

دينگ دينگ دينگ دينگ ... دنگ ...
دينگ دينگ دينگ دينگ ... دنگ ...
دينگ دينگ دينگ دينگ ... دنگ ...

موزيك متن فيلم Eyes Wide Shut

دينگ دينگ دينگ دينگ ... دنگ ...
دينگ دينگ دينگ دينگ ... دنگ ...

فوق العاده ست پسر

May 25, 2004

يك مهندس مكانيك موفق
كسيه كه
درجه صميميتش با دخترها نسبت مستقيم داشته باشه
با كلفتي گردن پدراشون تو صنعت

May 24, 2004

مادربزرگ ميگه درسته سنم زياده ولي مي خوام يك كاري كنم كه واسه اجتماع مفيد باشم.
سانكو ميگه: مادربزرگ اينقدر از مرگ حرف نزن!

صفحه اول ويژه نامه روزنامه شرق تماماً به دُن كيشوت كه من باشم اختصاص داشت!
باحاليش اينجا بود كه بعد از كلي تعريف و تمجيد نوشته بود؛ دُن كيشوت يك اسكيزوفرني بيشتر نيست!

خوشمان آمد.

May 23, 2004

يك حديث بگم؟
ــ بگو.
دَدَبدرتسَينِبتس تمنيبسم سيمنبتسم
ـاين ديگه چي بود؟
حديثي از حضرت علي اصغر!

May 20, 2004

جيمز: Do you want to kick your ass?
ملت: Yeahhhhhhhhhhhhhhhhhhh
جیمز: So fucking what?

May 16, 2004

قضيه اينجوری شد که يک روز سانکو گشنه ميشه
می ره سر يخچال و هيچی پيدا نمی کنه
اون وقت در case رو باز می کنه و
شروع می کنه به گاز زدن
مودم کوچولوی خوشگل من
بس که ابلهه اين بشر
فعلا آويزون کشیش
شدم بلکم یک
مودم بهم
داد.

May 9, 2004

دارم قيافه دختر جيمز كويزل رو در نظر ميگيرم ...
يك روز صبح پدرش مياد و بهش ميگه كه قراره نقش مسيح رو بازي كنه ... اونوقت دختره ميري پيش بروبچز و كلي افه و اين حرفها ... بعد كه فيلم اكران ميشه دوستاش در مورد اينكه نقش كتك خور رو بازي كردن كار خيلي شاقي نيست باهاش صحبت ميكنن...

May 7, 2004

مصائب مسيح رو آوردم تا سانكو و مادربزرگ ببينن و Up to date شن.
سانكو ميگه اين چه فيلمي بود كه از اول تا آخرش يكي رو ميزدن؟
مادر بزرگ هم ميگه كاشكي يك فيلم كشتي كج مي آوردي كه توش چند تا فن هم اجرا مي شد.

من بدم نيومد. يك تيكه ش اينجوريه:
اگه دنيا از تو متنفر باشه، فراموش نكن كه اول از من متنفر بوده ... پس ديگران را دوست بدار.

May 6, 2004

گلاب به روتون
ر..دن بر دو قسم است
الف) ر..دن به قالپاق
ب) ر..دن به قمه

من و سانكو تو هر دو نوعش تخصص داريم.

May 5, 2004

خوب پسرم بابات چي كارس؟

بابام رييس مركز توسعه و فن آوري و نوسازي اداري سازمان مديريت و برنامه ريزي كشوره!


May 4, 2004

من پسر بدي هستم. من پسر خيلي خيلي بدي هستم.

امضا:الفي كيشوت

May 3, 2004

براي رفع كُتي به يك عدد بي بي خشت سريعا نيازمنديم.

May 2, 2004

تجربه فردي از بيهودگي در تضاد بين ترس از مرگ و عشق حسودانه به زندگي نهفته است.
اما بيهودگي در راههاي ديگري نيز محسوس است؛
شناخت رهگذار بي آزرم زمان،
يك حس متعالي از دريافت خود فريبي،
احساس آن ورطه جدايي كه نه دوستي و نه عشق مي تواند آنرا بين ديگري و من از ميان بردارد
و احساس اينكه جهان با انسان بيگانه است

و همه اينها زندگي دوروزه ما را به بازي ميگيرد.

May 1, 2004

كيومرث صابري فومني (گل آقا) درگذشت.

گاهي خنده بيخ گلويم را مي گيرد
آخرش هيچ كس نفهميد ناخوشي من چيست
همه گول خوردند.

April 30, 2004

با سانكو تو بينهايت قدم ميزديم كه ناگاه صداي مهيبي به گوش رسيد ...
نه بابا دو خط موازي بهم نخوردن

طفلي سانكو چند وقته كه معده ش به هم خورده!


April 28, 2004

نمايشنامه هملت (شاهزاده دانمارك)
پرده اول
صحنه 1

... اي ناتواني، اي بوالهوسي، اي كه نام تو زن است ...




April 27, 2004

مهندس!
- جون مهندس؟
فرغون رو بيار ...

April 25, 2004

درياي عشق ساحل نداره
كون گشاد پارو بزن

(بعد از عمري عشق و عاشقي و نامه هاي عاشقانه تازه فهميديم فرورتيش سيبيله!)

April 23, 2004

دوست دارم خيلي كوچيك شم
قد يه ساقه گندم
دوست دارم يه بار ديگه
توي عطر تو بشم گم!

April 22, 2004

لعنت به مشقت روشنفكران!
چرا كه بايد
وفور دانسته ها را از بين دريچه سه ميليمتري عنبيه
به مغز پرتاب كنند!

April 21, 2004

Mizalotrisim

تو كافي شاپ ميز جلويي يك دختر خوشگل و تنها ميشيني
اسپرسو سفارش ميدي و يك اسپرينگ واتر روشن ميكني
پك اول رو كه زدي سيگار رو عمودي ميگيري جلوي چشات و دودش رو نگاه ميكني
بعد از چند دقيقه سيگارت رو توي قهوه خاموش ميكني و با دستات شقيقه هات رو ميگيري و خيره ميشي به دختره، به نگاهاش هيچ عكس العملي نشون نميدي انگار كه تو فكري.
نيم ساعت بعد دو تا هزاري ميزاري روي ميز و پا ميشي ميري بيرون.

به اين ميگن mizalotrism

April 19, 2004

تو خودت كادويي عزيزم

فقط از اون كادوهايي كه وقتي باز ميكنن ضد حال ميخورن!

طرف ميره خارج كه PHD بگيره

جو زده ميشه HIV ميگيره!

April 18, 2004

ببخشيد خانوم شما يك فرغون نديدين كه مخ من ريخته باشه توش؟

April 16, 2004

دفعه اول زنگ ميزنيم و تا گوشي رو برداشت قطع ميكنيم.
دفعه بعد گوشي رو دستمون نگه ميداريم و هيچ حرفي نميزنيم.
دفعه ديگه تو گوشي فوت ميكنيم.
دفعه بعد ترش صدامون رو ريز مي كنيم و مي خنديم.
دفعه بعد تر ترش جلوي دهنمون رو ميگيريم و يواش و نامفهوم حرف ميزنيم.
دفعه بعد تر ....

فرداش مياد ميگه كه ديروز پاي تلفن يه زيد زدم توپ!

April 14, 2004

ذهن خلاق = فرورتيش رضوانيه

سانكو رو فرستادم بره آمار بگيره
ميخوام به جاي دولسينه عاشق اون بشم.

دوشيزه مكرمه آيا من وكيلم؟

نه حاج آقا شما محضر دارين.

April 13, 2004

سالگرد خودكشي صادق هدايت
كشتي من سكان ندارد و دستخوش باديست كه در ژرفترين ديار مرگ مي وزد.

April 9, 2004

I still be wait in your eyes

April 7, 2004

Real eyes
Realize the
Real lies!

قراره كه مامانم اينا زنگ بزنن به مامانش اينا
تصميم گرفتيم كه روي پاي خودمون واستيم
بدون كمك مامانم اينا و مامانش اينا

س. اگه گفتين شباهت و تفاوت دُن كيشوت با شادمهر عقيلي چيه؟

ج. شباهتشون اينه كه هردوشون تو عشق و عاشقي يك ضد حال اسيدي خوردن
تفاوتشون هم اينه كه دُن نشسته وبلاگ مينويسه ولي
شادمهر رفته اون ور آب خيالي نيست و آدم فروش و اينجور چيزا ميخونه.

April 6, 2004

خاك بر سرت كنن دُن ... تو هم با شلوار جين اومدي كه.
پسر من نميدونستم مهمونيش اينقدر گرافيك بالاست ... تيريپ لباس شب و كت شلوار و كروات و ...

(پنج دقيقه بعد)

آره تو محشري ... چشم بادمي تو گل ناز مني ... با ساز و با نقاره سي مو كشتي مياره ... جاده هاي شمال محاله يادم بره ... حالا من موندم و چشمات با دو تا مداد رنگي!
اوووووووووووه .... بيا بابا ... بندري ...

واقعا مهموني شيكي بود.

April 5, 2004

خواهي كه سخت و سست جهان بر تو بگذرد
بگذر ز عهد سست سخنهاي سخت خويش.

كَلِ كَل تاسِ مسي
كلا رو بردن عروسي

April 4, 2004

اين سانكوي ابله سه روز زير گوش ما خوند كه:
دلم گرفته ... دلم گرفته ...
به دلاك سپرديم تنقيه ش كنه بلكم دلش باز شه.

حالا نشسته يك گوشه و نفرين ميكنه.

April 3, 2004

خداوند بشر را آفريد و برای او احساسات را

و سيفونی ست که دم به دقيقه کشيده مي شود
روی احساسات ابنا بشر.

April 2, 2004

سانکو، رسی نانت رو برداشته و رفته علافی.
دولسینه هم با فک و فامیلشون رفتن طرقبه قلیون میوه ای بکشن.
من تنها نشستم تو خونه تا پیک نوروزیم رو حل کنم.
به این میگن ضد حال غروب جمعه.

گفت که کلی دلم واست تنگ شده
گفتم که برو، خودت رو فیلم کن

ولی بلانسبت عینهو اسب کيف کردم
حالا نمیدونم اون خیلی قشنگ فیلم بازی می کنه یا من خیلی زود خر میشم.

March 31, 2004

تو فیلم بوتیک جی جی داگوستینو گذاشته بود.
هفت دقیقه پشت سر هم میخونه که:
....
Open your eyes to me
Baby just come to me
Don’t break my heart tonight
…..
blobblobblobloblob

خوشمان آمد.

فیلمهای نوروزی سیمای لاریجانی دو دسته بودن
دسته اول 120 دقیقه ای.
دسته دوم هم 45 دقیقه ای.
فرقشون هم این بود که تو فیلمای دسته دوم یک زن خوشگل بازی میکرد.

12 فروردین

جمهوری اسلامی ايجاد بايد گردد
4 عقدی و 9 صيغه آزاد باید گردد

March 28, 2004

قرار شد زن که گرفتم برم تو یه دشت هویج زندگی کنم
سانکو هم میاد

هم رمانتیکه، هم فاز میده