November 4, 2006

به یه بابایی میگن خسته نباشی
میگه حالا اگه خسته باشم می خوای چه گهی بخوری؟
...
هه!
...
خسته م
خسته ی جسمی ها، درونا شادم
پسر عمو رفته بخوابه
اخوی تو قطاره و داره بر می گرده
حسن هم تو قطاره و داره میره
من؟ هیچی نوشیدنی مجاز و کارای نکرده
...
پسرعمو داشت Davinci Code رومیدید، که منم به تقلید از اخوی نشستم چند صحنه از Cinderella man رو ببینیم. اون صحنه ه هست که جیمز بر می گرده به رینگ و نفر دوم دنیا گریفن رو میزنه و بعدش که تو رختکنه، مربیش میاد و همینطوری که هیجانی میچرخه میگه: اُه مسیح! خدای من! ماری! جوزف! ماری مک دالن! هرچی قدیس و شهید و مسیح هست! .. بعد وای میسته و میگه: مسیح رو گفتم؟ پسر باید ببینی با چه حس ِ باحالی میگه
...
چی می خواستم بگم؟ آها بعدش مبارزه ی جیمز و لسکی رو دیدم و خلاصه تیریپ ِ مصمم بودن و دورنمای اتفاقات بد و این صوبتا. لامصب بد جوی هم داشت و ما ر گیریفت. خلاصه گفتم که الان میشینم و کار بچه مشد رو می نویسم و میل می کنم و بعدشم میرم سراغ گزارش و تا صبح میشینم کاملش می کنم!
...
خب دیگه. درسته که هنوز هیچ کدوم رو انجام ندادم، ولی کلی با پسر عمو گپ زدیم و اینا ... انجام می دم ... بیلیو می!
...
اینجا پشه داره و من نمی دونم این لعنتیا از کجا میان
...
تو یه ماه 120 تومن خرج همینجوری شده. فکر نمی کردم گوشت و نون و پیاز سیب زمینی اینقدر بشه. عجیبه
...
پول تخت و صندلی و مونیتور و پرینتر و اینا بماند
...
پس این ملت چه جوری پس انداز می کنن؟
...
ایران خودرو هم باحاله، هم سرگرم کننده و ه امیدوار کننده ... خوشمان می آید
...
همش میرم تو یه سایته و دیالوگای فیلما رو می خونم
مثلا تو آیز واید شات یه جاش میگه:
من تاحالا یکی دو تا چیز تو زندگیم دیدم، ولی هیچ وقت، هیچ وقت همچین چیزی ندیده بودم!
...
فکر کن!
من تاحالا یکی دو تا چیز تو زندگیم دیدم
یکی دو تا
...
I have seen one or two things in my life
But never never anything like this
....
یا تو Dreamers میگه:
من به خدا اعتقادی ندارم، ولی اگه داشتم
He would be a black left handed guitarist
...
خوب واقعیت اینه که به جزئیات گیر می دم تا فکر کلیات رو نکنم
اینجوری خوب میشه دودر کرد
خوب آقا
....
هی! بیاین و یه قول مردونه بدین
اگه یه زمانی پدر مادر شدین، جوری زندگی نکنین که وقتتون با بچه هاتون پر کنین
چون وقتی یه روزی بزارن برن دنبال سرنوشت خودشون و از شما دور باشن
شما تنهای بیکار میشین و بچه ها بدجوری احساس گناه می کنن
خیلی بدجوری
...
اگه به حسن قول نداده بودم نمینوشتم ها
...
دوش با من پنهان گفت کاردانی تیزهوش
کز شما پنهان نشاید کرد سر می فروش
گفت بر خود آسان گیر کارها کز روی طبع
سخت می گردد جهان بر مردمان سخت کوش
...
برف پاک کنای ماشین رو عوض کردم
ولی دیگه پول نداشتم روغنش رو عوض کنم
داغونه
...
زدم صحرای کربلا به شدت
...
پیلیز جیمی
آی سی یو ات هُم؟
...
از این جور زندگی خوشم میاد
حداقل فهمیدم که دیگه نمی تونم بگردم
...
اصلا این تنهایی بدجوری می چسبه
بعد وقتی از خونه میری بیرون و یه عالمه آدم شاد و خوشتیپ می بینی
کلی همه چی باحال تر می شه
مخصوصا با این بارونا
...
میدونی چیه ایران خوردرو باحاله؟
این تیریپ عرق ملیشون
میری تو جلسه، معاون لجستیک و زیر دستاش هستن
بعد همه کاپشن مخصوص ایران خودرو رو پوشیدن
همه مث همن
در ضمن ماشین غیر ایران خودرویی رو هم تو راه نمیدن
زانتیا و مزدا و ماکسیما و کمری و اینا رو باید دم در گذاشت بعد رفت تو!
باحاله
....
نگران؟
نیستم خداییش ... بیشتر کنجکاوم که ببینم چی میشه
آخه یه جورایی خیلی مطمئنم
...
یه زمانی چه حالی می کردیم از اینکه پرسپولیس می برد
اگه ش هفت سال پیش بود، فردا تو مدرسه دهن رسایی و دل ربایی رو سرویس می کردیم
فازی می داد ها
...
ساعت نزدیک سه شده
تا ده صبح فردا هفت ساعت وقته که گزارش و بچه مشد رو ردیف کنم
اووووه هفت ساعت
...
فعلا یه چایی مشدی می چسبه
...
بزرگترین اختراع بشر موزیک بوده
شک نکن
...
البته دوربین هم اختراع بزرگی بوده
...
انی وی
...
میرم که شاید کاری کردم
شایدم صبح ساعت 8 بیدار شدم و اون موقع کار کردم
حالا تا بیس سی ثانیه دیگه خدا بزرگه
...
مهم اینه که به این قولم عمل کردم
قول چیز مهمیه
خیلی مهم

No comments: