پارک
کنگ
کوله پشتی های سنگین
کیسه خواب
خوراکی
چوبدستی
نیما، نوید، سهراب، منصور
پیاده روی، سربالایی، پیاده روی، سربالایی
آتیش، ناهار، ردیوهد، صدای رودخونه، آفتاب گرم، حرف زدن
پیاده روی، سربالایی، پیاده روی، سربالایی
برف!
خرچ خرچ خرچ، صدای پا تو برف
پیاده روی، سربالایی، پیاده روی، سربالایی
رفتن رو تپه
کنار آبگیر
چادر زدن
آتیش
تاریک شدن هوا
نداشتن وسیله روشنایی (به جر چراغ قوه ی موبایل سهراب!)
آتیش و آتیش و آتیش و شام
خوندن منصور (کلاس آواز میره در حد خدا)
... آتشی در بیابانی فتاد .... زمستان ...
خوندن سهراب و نیما و سوختن نوید
کیسه خواب!
صدای زوزه ی گرگ
ترس
سرما
طلوع آفتاب
همه خواب و من آتیش
گپ زدن با واکمن
صبحانه
برگشتن
پیاده روی، سرپایینی، پیاده روی، سرپایینی
خرچ خرچ خرچ، صدای پا تو برف
پیاده روی، سرپایینی، پیاده روی، سرپایینی
بحث های خفن
پیاده روی، سرپایینی، پیاده روی، سرپایینی
نوید دوست داشتنی
پیاده روی، سرپایینی، پیاده روی، سرپایینی
پیاده روی، سرپایینی، پیاده روی، سرپایینی
خونه
بدن درد
April 2, 2006
Subscribe to:
Post Comments (Atom)
No comments:
Post a Comment