February 6, 2005

دوش با من گفت پنهان كارداني تيزهوش
كز شما پنهان نشايد كرد سر مي فروش

گفت آسان گير برخود كارها كز روي طبع
سخت مي گردد جهان بر مردمان سخت كوش

وانگهم درداد جامي كز فروغش بر فلك
زهره در رقص آمد و بربط زنان مي گفت نوش

با دل خونين لبي خندان بياور همچو جام
ني گرت زخمي رسد آيي چو چنگ اندر خروش

پ.ن: نمي دونم چرا ... ولي يهو همه اذدماي دنيا به نظرم دوست داشتني اومدن ... به خاطره دولسينه است آي تينك.

448

No comments: